سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دانشگاهى اندیشیدن، جهادى کار کردن

انقلابی باشیم و تقوا هم داشته باشیم

www.isna.ir

گزیده‌ی سخنان سیدحسن خمینی، 25 اردیبهشت 93
فرهنگ بسیار تعریف سخت و مشکلی دارد. در رابطه با فرهنگ تعاریف مختلفی بیان شده که از جمله آن گفته می‌شود مجموعه‌ی هنجارهایی که یک جامعه و یک ملت از آن برخوردار است فرهنگ آن جامعه است. اما به نظرم هر گونه که موضوع فرهنگ را تعریف کنیم عنصر هنجارمندی یکی از مسائل مهم در بحث فرهنگ است. 

توجه داشتن به هنجارهای درونی یک جامعه مهم است، وقتی هنجارهای یک جامعه مورد هجوم واقع می‌شود بحث تهاجم فرهنگی مطرح می‌شود و وقتی این هنجارها فربه می‌شوند و با خودشان به نوعی با مشکل روبرو می‌شوند شما می‌توانید بگویید در یک جامعه تناقض فرهنگی یا پارادوکسیکال فرهنگی ایجاد شده است . از سوی دیگر وقتی اقوام و ملت‌های دیگر وامدار فرهنگ شما می‌شوند و هنجاری از هنجارهای شما را به عنوان هنجار برتر انتخاب می‌کنند که البته این هنجار می‌تواند یک رفتار و یا یک گفتار باشد و یا حتی یک ارزش خانوادگی؛ آن وقت می‌گوییم ما صادرات فرهنگی داریم. 

مثلا پوشش یکی از بحث‌های مهم فرهنگی است. اگر شما توانستید پوشش خود را به دنیا عرضه کنید و این توسط دیگران پذیرفته شد شما صادر کننده و مولد فرهنگی هستید. اما اگر دیگرانی به جامعه شما و یا بخشی از جامعه تان یک عنصر فرهنگی را صادر کنند و آن عنصر توسط جامعه شما پذیرفته شده شما در اینجا وارد کننده‌ی فرهنگی هستید. 

فی نفسه نمی‌شود گفت که این امر بد و یا خوبی است، بستگی دارد که این فرهنگ را چگونه و با چه نظام ارزشی رصد کنیم. 

الزاما نمی‌توان گفت هر آنچه که مربوط به ما خوب است و هر آن چه که از ما نیست بد است،
از زاویه دیگر نیز می‌توان فرهنگ را تقسیم بندی کرد. این که آیا فرهنگ ریشه در آموزه‌های دینی ما دارد یا این که در آموزه‌های آیینی و ملی ما. بنابراین فرهنگ یا سنتی است که از ملیت شما برآمده است و یا سنتی است که از آداب و آیین دینی شما برآمده است. 

ما گاهی در بحث فرهنگ یک قضیه کلیه داریم اما باید دید مصداق قضیه کلیه در هر قوم و قبیله‌ای چگونه است چرا که هر قوم و قبیله‌ای ممکن است مصداق‌های متفاوتی در مورد این قضیه کلی داشته باشد. مثلا در تمام دنیا احترام به بزرگتر یک اصل، هنجار و جزیی از نظام ارزشی است. اما این که احترام چگونه باشد و یا چه چیزی مصداق احترام است، ممکن است در جامعه‌های مختلف تعریف متفاوتی از آن وجود داشته باشد. مثلا احترام به بزرگتر یک ارزش جهان شمول است، یا احترام به پدر و مادر. اما چه چیزی مصداق این احترام است؟ در یک جامعه می‌بینید وقتی بزرگتر و یا عده‌ای از درب وارد می‌شوند دیگرانی که نشسته‌اند به احترام آنها جلوی پایشان بلند می‌شوند. ولی در برخی جوامع این گونه نیست. ولی بنای بی‌احترامی ندارند، اگر بلند نشدند . یا مثلا در برخی از جوامع کلاه بر سر گذاشتن احترام است اما در برخی از محیط‌ها اگر شما کلاه از سر بردارید بی‌احترامی کرده‌اید و باید کلاه بر سر بگذارید. مثلا در محیط روحانیت اگر بزرگی آمد شما باید حتما عمامه بر سر بگذارید. و بی‌عمامه بودن خود بی‌احترامی است. 

در یک نظام فرهنگی یکی از مهمترین شاخصه‌ها ابزار و اجزای آن هنجارهای فرهنگی است،
این هنجارها می‌تواند در برگیرنده‌ی گفتار و رفتار و حتی بعضا اشیاء باشد. 

وقتی ما بنای کار فرهنگی داریم اول از همه باید ببینیم که باید به سراغ کدام عنصر برویم و امروز کدام عنصر اهمیت بیشتری دارد. کدام عنصر از عناصر فرهنگ ملی و اسلامی‌مان باید مورد توجه قرار بگیرد. اگر به این موضوع توجه نکنیم از بلاغت خالی هستیم و بعضا نتیجه‌ی معکوس می‌گیریم. 

ما باید ببینیم کدام بخش از فضای فرهنگی‌مان مورد هجوم قرار گرفته یا تضعیف شده است. گرچه این تضعیف ممکن است بر اساس عامل بیرونی نباشد. 

ما عناصر زیادی در فضای فرهنگی کشور داریم و امسال را مقام معظم رهبری سال فرهنگ نامیده‌اند،
ما باید بررسی کنیم که کدام جزء از اجزای فرهنگ ایرانی که بخشی ریشه در سنتی‌های دینی و بخشی ریشه در سنت‌های ملی دارد بیشتر مورد تضعیف قرار گرفته است و باید به آن بپردازیم. 

یکی از مهمترین بخش‌ها در فرهنگ بخش ادب و مصادیق ادب است گفت: البته منظور از ادب رفتار مودبانه است و یکی از عواملی که در مودب بودن افراد در جامعه تاثیر گذار دارد حیا است و این حیا به چشم است. 

در فضای جامعه ما شاهد پیدایش چیزهایی هستیم که افراد می‌توانند بدون این که همدیگر را ببینند سخن بگویند و در این فضا ممکن است افراد با توجه به این که مسئولیت ندارند، چیزهایی را بنویسند و یا چیزهایی را بگویند؛ مثلا ممکن است همین فرد در همین اتاق بغلی باشد و وقتی جلوی شما می‌آید کلی با شما حال و احوال کند ولی وقتی بدون مسئولیت بخواهد چیزی را بنویسد نوعی دیگر می‌نویسد. اگر تربیت و توجه درونی به ارزش‌ها ، اخلاق و ادب نباشد وقتی افراد عصبانی می‌شوند و از کوره در می‌ورند می‌گویند آنچه را که نباید بگویند و می‌کنند آنچه را که نباید بکنند. البته خیلی‌ها هم آب گیرشان نمی‌آید و الا شناگرهای خوبی هستند!

در بخش ارتباطات فرهنگی باید توجه کنیم که ما یک جامعه‌ای هستیم که از نظر تاریخی به شدت مودب هستیم. و یکی از مهمترین عامل در فرهنگ ایران ادب است . ما در سراسر شعر فارسی تک بیتهایی را می‌بینیم که خارج از حوزه‌ی ادب باشد. 

در همه جوامع فاسق وجود دارد؛ البته فاسق به معنای کسی که از طریق اعتدال اجتماعی خارج باشد که این طریق اعتدال می‌تواند دینی یا غیر دینی باشد. و آنچه که مساله را خطرناک می‌کند این است که فسق تبدیل به هنجار و ارزش شود. وقتی در یک جامعه‌ای یک عنصر بزه از هنجارمندی برخوردار شود مبارزه با آن کار سختی است. 

ما در طول تاریخ یک ملت بسیار مودب هستیم،
این موضوع در شعرها و الفاظ ما نیز خود نمایی می‌کند و گاهی این ادب به حد چاپلوسی رسیده است. در فرهنگ ما برای یک بفرمایید و بنشینید انواع مختلف فعل و انواع و اقسام بیان‌ها وجود دارد که همان طور که گفتم گاهی به تملق رسیده است. ما باید مراقب پیدایش فضاهایی باشیم که باعث می‌شوند ادب فراموش شود. چراکه ادب یکی از مهمترین عناصر فرهنگی است. 

رهبر معظم انقلاب تعبیر زیبایی درباره‌ی اهمیت هنجارمندی دینی دارند. ایشان فرمودند مگر می‌شود با دستمال کثیف، شیشه کثیف را پاک کرد؟ شما مگر می‌توانید با یک رفتار غیر مودبانه و غیر اخلاقی به جنگ یک ناهنجار از جمله یک ناهنجاری دینی بروید؟ در طول این سال‌ها هر کجا ما توانسته‌ایم ارزشی را حاکم کنیم جز از مسیر ادب و اخلاق نبوده است. 


در زندگی امام بزرگوار یکی از قلل رفیع زندگی ایشان ادب بود. یعنی یک واژه‌ی غیر مودبان در طول زندگی امام ما از ایشان نشنیدیم و همچنین نشنیدیم که دیگران شنیده باشند. ایشان وقتی می‌خواستند اسمی ببرند مثل می‌گفتند آقای ریگان. 

یکی از درس‌هایی که باید از امام یاد بگیریم ادب است،
باید انقلابی باشیم نسبت به هنجارها و ارزش ها حساس باشیم ولی این به این معنا نیست که اگر روی ارزش‌ها حساس هستیم بر اساس این حساسیت دهانمان را باز کنیم و هر چه می‌خواهیم بگوییم و هر کاری می‌خواهیم بکنیم. 

حساسیت به امر ادب را در مجموعه‌ی خودتان به عنوان یکی از درس‌های امام در جامعه ترویج کنید. جامعه ایرانی جامعه‌ی مودب‌یی است، شما هر چقدر در مقابل کسانی که به شما بی‌ادبی می‌کنند در چشم مخاطب پیروز هستید اما اگر خدای نکرده عصبانی شدید و از کوره در رفتید بدانید که در چشم و گوش و دل مردم باخته اید. 

هر کسی می‌خواهد پیروز شود باید در مسیر رعایت اخلاق حرکت کند گفت: ان شاء الله خداوند نعمت ادب را که به ملت ایران در طول قرون و اعصار داده مضاعف کند.